یلدایلدا، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

شکوفه ی پاییزی ما

دنیای ما ...

سلام عزیزدلم! این روزای اخریه که تو کوچولوی نازنینم توی شمک مامانش زندگی ارومو بی دغدغه رو تجربه میکنی... باید کم کم پا بزاری توی دنیای شلوغ ما... دنیایی که زیبایی و زشتی.راستی و دورویی.عشق و نفرت.صداقت و دروغ.عدالت و ظلم و بالاخره خوبیها و بدیها توی اون وجود داره.... و ادم ها بسته به انتخابشون می تونن انسان بودن یا حیوان بودن رو تجربه کنن! تا می تونی دلتو پاک نگه دار گلم... نزار الوده ی بدیها بشه... تا می تونی محبتتو از کسی دریغ نکن تا غرق در نور شی.... این خلاصه دینی که من ازت می خوام داشته باشی ,دینی که خداش یکیه(نیکی و زیبایی مطلق) از اینجا به بعدش با خودته .... فرصت اندکه.... سعی کن زودتر راهو پی...
29 آبان 1393

ایستادن تپش یک قلب

سلام نازنینم! دخترم متاسفانه این روزا درگیر فوت مادربزرگ مامانم بودم....برا همین نرسیدم واست بنویسم شما میشدی نتیجه اش!حدودا95سال داشت و سالم و سرحال...اما یه ماهی میشدکه مثل همیشه نبود! منتظر دنیا اومدنت بود....می خواستیم 5تایی عکس بگیریم که قسمت نشد.... انشالا زودتر به سلامت بیای و حال و هوای مامان و مامان جونو عوض کنی....بووووس                           ...
25 آبان 1393

13 ابانماه!

13 ابان تولد مامان بود ! متاسفانه امسال افتاد توی تاسوعا و عاشورا ! البته بابایی با یه گوشی خوشگل مامانو خوشحال کرد! خلاصه این روزا با گوشی و بازی کلش و ... خودمون سرگرم کردیم تا زمان زودتر بگذره...!   ...
15 آبان 1393

احمد شاملو

  من بر می خیزم! چراغی در دست چراغی در دلم، زنگارِ روحم را صیقل می زنم آینه ای برابر آینه ات می گذارم تا از تو ابدیتی بسازم. - احمد شاملو ...
15 آبان 1393

خوشبختی!

  گاهی اوقات بهتر است دست از جستجویِ خوشبختی برداریم و فقط ، خیلی ساده ، شاد باشیم ...     ...
15 آبان 1393

ژاک برل

رایت رویاهایی آرزو می کنم تمام نشدنی وآرزوهایی پر شور که از میانشان چندتایی برآورده شود برایت آرزو می کنم که فراموش کنی چیزهایی را که باید فراموش کنی برایت شوق آرزو می کنم آرامش آرزو می کنم برایت آرزو می کنم که با پرواز پرندگان بیدار شوی و یا با خنده ی کودکان برایت آرزو می کنم که دوام بیاوری در رکود، بی تفاوتی و ناپاکی روزگار مهمتر از همه برایت آرزو می کنم که خودت باشی -ژاک برل ...
15 آبان 1393

پابلو نرودا

  به آرامی آغاز به مردن می‌کنی اگر سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی. به آرامی آغاز به مردن می‌کنی زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. به آرامی آغاز به مردن می‌کنی اگر برده عادات خود شوی، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی، اگر روزمرّگی را تغییر ندهی، اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. تو به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر از شور و حرارت، از احساسات سرکش، و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند، و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند، دوری کنی. تو به ...
15 آبان 1393