یلدایلدا، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

شکوفه ی پاییزی ما

ایستادن تپش یک قلب

1393/8/25 20:47
نویسنده : maryam.mousareza
315 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم!

دخترم متاسفانه این روزا درگیر فوت مادربزرگ مامانم بودم....برا همین نرسیدم واست بنویسمناراحت

شما میشدی نتیجه اش!حدودا95سال داشت و سالم و سرحال...اما یه ماهی میشدکه مثل همیشه نبود!

منتظر دنیا اومدنت بود....می خواستیم 5تایی عکس بگیریم که قسمت نشد....افسوس

انشالا زودتر به سلامت بیای و حال و هوای مامان و مامان جونو عوض کنی....بووووس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

زیــنب (مامان)
27 آبان 93 18:54
سلام خدا رحمتش کنه شما زیاد خودت رو ناراحت نکن برای نی نی نازت خوب نیست عزیزم خدا بهتون صبر بده سلام زینب جان ممنونم برا همدردیت ... سعی می کنم ...
الهام مامان
28 آبان 93 3:14
حیفند این بزرگترا....خیلی حیفند جون خاطراتیند که دیگه تکرار نمیشند... خدا رحمتشون کنه....یکی میره و یکی میاد این قانونه زندگیه
maryam.mousareza
پاسخ
واقعا همینطوره الهام جان.... خدا رفتگان شماروهم رحمت کنه.
شایسته
30 آبان 93 23:06
تسلیت میگم. البته نینی شما میشده نبیره ایشون. چون نینی نتیجه ی مادربزرگ خودتون است.
maryam.mousareza
پاسخ
ممنون... بله درسته!